بیشترین زمانی که آرزو میکنم زمان بایسته و یا کش بیاد،صبح هاست.وقتی از خواب پا میشم و ساعت تند تر از قبل حرکت میکنه در حالی که تو هنوز خسته ای و شدیدا نیاز به خواب داری.‌

_خدایا یککم به زمان برکت بده الان وقتشع.

وقتی که خسته شدی و از وضعیت راضی نیستی.وقتی که چند روز رو شدیدا تلاش کردی‌‌.وقتی که حس میکنی تلاش هات نتیجه نخواهند داد‌‌‌‌‌‌. وقتی که چندین روز از خوابت زدی.

بالاخره یه روز میرسه که با تمام وجود آرزو میکنی بتونی بیشتر بخوابی.

بعدش هم البته معلوم نیست روز کسل کننده ای داشته باشم یانه.ولی  اگه تسلیم بشم و بیشتر بخوابم ،اگه از کارهامون عقب بیوفتم(که معمولا هم میوفتم)تا آخر روز از خودم متنفر میشم و اذیت اون دو ساعتی رو دارم که بیشتر خوابیدم.اگرم بیدار بمونم نخوابم تا آخر روز احساس خستگی میکنم.

شاید بگین یک ساعت خواب که تاثیری نداره خب بخواب اما.‌.‌. وقتی امتحان دارین،وقتی باید یه پروژه رو سریع تحویل بدین و به هر طریق دیگه ای که زمان کم داشته باشید،اون یک ساعت در صبح معادل دو ،سه و چندین ساعت برای شماست.

به هر حال نمیدونم راه حل چیه ولی شاید بشه یک یا نیم ساعت بیشتر خوابید.

به امید روزی که اگه فقط کمی بیشتر خوابیدیم،بتونیم به همه ی کار ها و برنامه ریزی هامون برسیم.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها